سربازان گمنام کورش  بزرگ

سربازان گمنام کورش بزرگ

کورش آسوده بخواب زیرا که ما بیداریم
سربازان گمنام کورش  بزرگ

سربازان گمنام کورش بزرگ

کورش آسوده بخواب زیرا که ما بیداریم

آیا هخامنشیان به چند خدایی باور داشتند؟!

 آیا هخامنشیان به چند خدایی باور داشتند؟!

این روزها برخی با توجه به ترجمه‌های پارسی امروزی از منابع باستانی، که در آنها اصطلاح «خدایان» آمده است، به دنبال این هستند که یکتاپرستی کوروش بزرگ و هخامنشیان را زیر سوال ببرند.

اشکال مهم و اساسی دیدگاه آنها این است که بدون آگاهی از مفهوم واژه‌ها در زبان‌های باستانی و بدون شناخت از باورهای مردمان باستانی صرفا با توجه به ترجمه‌های امروزی (که البته اکثر اوقات مترجم هم ذکر نمی‌شود) و آن هم شاید با توجه به برداشت خودشان از ترجمه‌ها نتیجه گیری می‌کنند. تاریخ پژوهی کار ساده‌ای نیست و نیاز به مطالعه دقیق‌تر دارد.

 اشاره به وجودهای معنوی (به پارسی باستان: بگ) در دوران هخامنشیان از دو جنبه قابل بررسی است.

 گاهی بدون تردید منظور همان خدای بزرگ بوده است

 گاهی هم وجودهای معنوی در جایگاه ایزدان قرار می‌گرفتند.

 ایزدان در آیین زرتشتی شباهت به فرشته‌ها در ادیان ابراهیمی دارند

می‌دانیم در استوانه کوروش بزرگ، مردوک در جایگاه خدای بزرگ قرار دارد و در زمان داریوش سندی در دست است که مردوک معادل اهورامزدا است.

 خشایارشا می‌گوید اهورامزدا بگی بزرگ تر از همه بگ‌هاست که به عبارتی بیان کننده یکتاپرستی و قرار گرفتن بگ‌های دیگر در جایگاه ایزدان است.

دانلود سرود ای ایران /استاد بنان

ای ایران سرود ملی غیررسمی ایران و نام یکی از مشهورترین سرودهای میهنی وملی گرایانه ایران، ساخته روح‌الله خالقی است. این سرود نه پیش از انقلاب اسلامی در ایران و نه پس از آن، سرود ملی رسمی نبوده است ولی به نظر می‌رسد که خود مردم ایران آنرا به عنوان سرود ملی به رسمیت شناخته‌اند و در گردهمایی‌های خود آنرا به عنوان سرود ملی می‌خوانند.


این سرود را روح‌الله خالقی در سال ۱۳۲۳ در آواز دشتی آفریده و بعدها حسین گل‌گلاب شعر آنرا سروده است. ویژگی برجستهٔ شعر ای ایران آن است که  همهٔ واژگان آن به زبان پارسی است و در آن هیچ واژه بیگانه‌ای به کار نرفته است.


متن سرود:


ای ایران ای مرز پرگُهرای خاکت سرچشمهٔ هنر
دور از تو اندیشهٔ بَدانپاینده مانی تو جاودان
ای دشمن ار تو سنگ خاره‌ای من آهنمجان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون، شد پیشه‌امدور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ماپاینده باد خاک ایران ما
سنگ کوهت درّ و گوهر استخاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کِی برون کنمبَرگو بی مهرِ تو چون کنم
تا گردش جهان و دور آسمان به‌پاستنورِ ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چون، شد پیشه‌امدور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ماپاینده باد خاک ایران ما
ایران ای خرّم بهشت منروشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرمجز مهرت در دل نپرورم
از آب و خاک و مهرِ تو سرشته شد گِلممهر اگر برون رود گِلی شود دلم
مهر تو چون، شد پیشه‌امدور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو کِی ارزشی دارد این جان ماپاینده باد خاک ایران ما



سخنی آموزنده از داریوش بزرگ


به خواست  اهورامزدا من چنینم که راستی  را دوست دارم و از دروغ روی گردانم.
من دوست و برده دروغ نیستم.
من  سخت  بر هوس خود فرمانروا هستم.

داریوش بزرگ